نگهبان تاریکی
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مجموعهای از داستانهای کوتاه فارسی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شدهاند. «آب»، «یکی خوابیده زیر درخت کنار»، «آصف خروس نداره»، «در را باز کن»، «کاتب»، «ساقه پلاتین»، «نگهبان تاریکی»، «کی اولین شوت رو میزنه؟» و «آتش» عنوانهای داستانهای این کتاب هستند. در داستان «آب» میخوانیم: «خودش خواسته بود برود آنطرف، به کسی نگفته بود. اگر گفته بود، شاید جلوش را میگرفتیم. برود آنطرف که چه بشود؟ نباید آن تیر شلیک میشد که شد. کسی آنجا حق شلیک نداشت؛ همه میدانستند. جایی ننوشته بودیم. درست است، جنگ بود، ولی حرف زده بودیم».