خلاصه داستانهای کوتاه فارسی از آغاز تا امروز: صادق هدایت
مجموعه حاضر خلاصهای است از داستانهای کوتاه((صادق هدایت)) به انضمام شرح اجمالی زندگی او .در این مجموعه تلاش شده از دخل و تصرف در اصل داستان پرهیز شود، از همین روی، برشی از داستان آورده شده است .برخی داستانها عبارتاند از :((داش آکل))، ((آبجی خانم))، ((مردهخورها))، ((اسیر فرانسوی))، ((گرداب))، ((آینه شکسته))، ((لاله)) و ((محلل)) .((داش آکل)) :همه شیرازیها از خصومت((داش آکل)) و ((کاکا رستم)) آگاه بودند و میدانستند که((داش آکل)) چندین بار((کاکا رستم)) را تحقیر کرده و او در پی تلافی است .از طرفی همه ((داش آکل)) را دوست داشتند، چون او لوطی مسلک بود و به مال هیچکس طمع نداشت .آن روز هم((داش آکل)) و ((کاکا رستم)) در قهوهخانه نشسته بودند و طبق معمول مشغول رجزخوانی بودند که مردی سراسیمه وارد شد و گفت :حاجی صمد مرحوم شد .حاج صمد، داش آکل را وکیل خود کرده بود، از این رو((داش آکل)) به همراه پرندهاش به خانه او رفت .هنگامی که((داش آکل)) با زن حاج صمد صحبت میکرد از لای پرده دختری را دید که .....