تیدا
داستانهای فارسی - قرن 14
«تیدا»، سرگذشت عاشقانه دختر شجاع و دلیری از نسل «بیبیمریم» است که در جامعهی بسته و محدود سالهای دور با تمام سختیها میجنگد و بر پیکره ستم و ظلمی که بر دختران قبیله روا میداشتند، فریاد میکشد و کاوهوار میخروشد و نماد زن واقعی جامعه میشود. در بخشی از این رمان میخوانید: «وقتی فقط 10 ساله بودم مادرم بیماری بدی گرفته و به خاطر نبود امکانات پزشکی با پدرم راهی شهر شدن. مادرم با تمام نگرانی منو به دست خالم سپرد و رفت. عمورحمان به مادرم اطمینان داد همهجوره هوای منو داره؛ با وجود این...».