رویای راهست این
داستانهای فارسی - قرن 14
در این قصهی کودکانه، کک و عقابی که عاشق هم بودند و برای حفظ هم از هیچ تلاشی دریغ نمیکردند تا آن روز که عقاب به جنگ با افعی که حیوانات جنگل را مسوم میکرد برآمد. عقاب در نهایت افعی را کشت و خود نیز بی جان با بدن زخمی، روی زمین افتاد و کک تا آخرین لحظات از بدن خونین او محافظت کرد و خود بیجان به زمین افتاد. وقتی عقاب به هوش آمد کک را با خود به آسمان برد و....