وقتی بابا شاه شده بود
گروه سنی "ب" در این کتاب مصور و رنگی، داستان پسری را میخوانند که همیشه با پدرش قایم باشک بازی میکند و اوقات خوشی دارد، تا این که یک روز عدهای پدرش را به عنوان شاه انتخاب کرده، تاجی بر سرش میگذارند. از آن روز به بعد، روز به روز، پسر و مادرش از پدر دور شده تا جایی که دیگر قایم باشک بازی نمیکنند. سرانجام پدر که از این وضع خسته شده، تاج را پس میدهد و نزد پسر و مادرش باز میگردد.