پنجرهی جنوبی
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب، داستانی فارسی در ژانر اجتماعی است. «گلبو» بعد از مرگ مادرش و تنها شدنش و ترک همسرش «علیرضا» بهدلیل اتهامی رهسپار شمال میشود و در این راه متوجه میشود که باردار است و قصد سقط جنین دارد، اما با دکتر «مهشید» که در کار خیر است و همسر گلخانهدارش آشنا میشود که بچهدار نمیشوند و دکتر مهشید، قصد دارد فرزند گلبو را به فرزندی انتخاب کند اما با مسائلی که پیش میآید دکتر و همسرش طلاق میگیرند و گلبو موقتا پیش «امیرسام» همسر مهشید میماند، علیرضا که هنوز نتوانسته از فکر گلبو بیرون بیاید بهدنبال او میگردد و... .