شفق
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
وقتی "ایزابل سوان" به شهر غمزدۀ "فورکس" میرود و با "ادوارد کالن" اسرارآمیز و جذاب آشنا میشود، تغییر هیجانانگیز و در عین حال وحشتآوری در زندگیاش به وقوع میپیوندد. ادوارد کالن با پوست بسیار سفید، چشمهای طلایی رنگ، صدای محسورکننده، و تواناییهای فوق انسانیاش، موجودی مقاومتناپذیر و در عین حال نفوذناپذیر مینماید. تا این زمان، او توانسته است ماهیت حقیقیاش را پنهان نگه دارد، اما بلا مصمم است تا راز تیرۀ او را کشف کند. اما آنچه بلا به آن توجه ندارد، این است که هرچه به ادوارد نزدیکتر میشود، خود و اطرافیانش را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد، و ممکن است زمانی برسد که دیگر راه بازگشتی نداشته باشد.