آوای شب
داستانهای انگلیسی - قرن 21م.
کتاب حاضر، داستانی است که در آن مک کارتی و همسرش، لارا، مدتها از همسایهشان مراقبت کردهاند و برای او غذا بردهاند، لباسها و خانهاش را تمیز کردهاند و با زبان تند و گزنده او کنار آمدهاند. این زوج همه این زحمتها را به جان خریدهاند، فقط به امید اینکه او قبل از مرگش، خانه خود را به آنها بدهد چراکه مت و لارا میدانند او هیچ خویشاوندی ندارد. اما مشخص میشود که خانه قرار است به یکی از خویشاوندان پیرمرد، زنی به نام ایزابل و دو فرزندش، کیتی و تیری برسد. ایزابل که بهتازگی همسرش را ازدستداده و با مشکلات مالی فراوانی دستوپنجه نرم میکند، به این خانه میآید و زندگی جدیدی را آغاز میکند.