پنجه میمون
این داستان درباره خانوادهای است که به یک پنجه میمون دست مییابند. آنها از دوستی میشنوند که این پنجه میمون سه آرزو را برآورده میکند؛ اما برآورده شدن آرزوها با شومی و بدبختی همراه است. با این همه؛ آنها آرزو میکنند که سی هزار پوند پول به دست بیاورند. فردای آن روز به آنها خبر میدهند که پسرشان در حین کار بر اثر سانحهای کشته شده است. در پی آن، کارفرمای پسرشان مبلغ سی هزار پوند به آنها پرداخت میکند.