خلاصه رمانهای بزرگ جهان: پینوکیو
«جپتو»ی پیر برای دل خویش عروسکی از چوب ساخته و نامش را «پینوکیو» میگذارد و از همین لحظه است که دردسرهایش آغاز میشود. این عروسک چوبی، که قادر به حرکت و سخن گفتن است، به هیچروی از هیچکس حرفشنوی نداشته و خیلی راحت بارها و بارها توسط شیادان از راه به در میشود و پدرش را دچار مشکل میکند. او خیلی دیر متوجه اشتباههای خود میشود و هنگامی که میخواهد نزد پدر بازگردد درمییابد او در کام نهنگ فرو رفته است. پینوکیو پدر را از شکم نهنگ نجات داده و به خشکی بازمیگرداند و تمام مدت برای بازگرداندن سلامت به وی با همة وجود تلاش میکند. اکنون او پسری سر به راه شده و از سوی پری مهربان توسط معجزهای به کودکی واقعی تبدیل میشود. کتابچة حاضر تلخیصی از «پینوکیو» اثر «کارلوکلودی» (1890-1826) ـ نویسندة شهیر ایتالیایی ـ است.