فریاد عاشقی
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که در آن نازنین دختر هنرمند و نقاش، زمانی عشق امید به سراغش آمد که خواستگار پروپاقرصی به اسم مهندس نادر زمانی بیصبرانه در انتظار جواب او بود. به خواست دوستان و مادر و علیرغم میل باطنی خودش به او جواب مثبت داد. اما همچنان این عشق که توهمی بیش نبود، دست از سرش برنمیداشت، آنقدر شدید که منجر به خودکشی هم شد. البته او توسط دوستانش نجات پیدا کرد.