کیخسرو
داستانهای حماسی
کتاب مصوّر حاضر، یازدهمین مجلّد از مجموعه «قصّههای تصویری از شاهنامه» است که در آن داستان «کیخسرو» برای گروه سنی (ب) و (ج) به نگارش در آمده است. در این داستان آمده است: «افراسیاب» پس از کشتن سیاوش، قصد کرد تا دختر و بچّة توی شکم دخترش را نیز بکشد. اما «پیران» وساطت کرد و «فرنگیس» را به خانة خودش برد و با دیدن «سیاوش» در خواب تصمیم گرفت نگذارد افراسیاب به «کیخسرو»، فرزند سیاوش آسیبی برساند. پیران برای نجات جان کیخسرو، او و مادرش را به چوپانی سپرد. وقتی کیخسرو بزرگ شد، پیران ماجرای کشتهشدن پدرش را برای او تعریف کرد و او را به شهر برد. افراسیاب سوگند خورد که کاری به کار کیخسرو نداشته باشد. مدتی بعد رستم و دیگر پهلوانان به توران زمین رفتند و پس از شکست افراسیاب، کیخسرو را با خود به ایران بردند. چون «کاووس شاه» پیر شده بود، کیخسرو بر تحت پادشاهی نشست.