آفتابپرست عجیب
داستانهای حیوانات / داستانهای کودکان و نوجوانان
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی از حیوانات است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (الف) و (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «روی یک برگ سبز، آفتابپرست کوچک و سبزی نشسته بود. رفت روی شاخه قهوهای و رنگش قهوهای شد. بعد روی گل قرمزی استراحت کرد و قرمز شد. وقتی آفتابپرست آهسته از روی شنهای زرد میگذشت، رنگش زرد شد و بهسختی میشد او را دید. روزهایی که آفتابپرست خوشحال بود، رنگش سبز براق میشد».