عقاب و کبوتر
داستان بلند حاضر را "جیمز کروس "نویسندهی آلمانی (داستان بلند حاضر را) به شیوههای داستان سرایی مشرق زمین به رشته تحریر درآورده و از این رو در آغاز داستان به "شهرزاد "قهرمان افسانههای هزار و یک شب اشاره میکند . در این داستان، کبوتری در جایی دور از لانهاش، گرفتار طوفان میشود و در کوهستان جهتش را گم میکند و اندکی بعد عقابی بزرگ به او حمله میکند . کبوتر، ترسان و لرزان درست در آخرین لحظه وارد شکاف باریکی میشود و جانش را موقتا نجات میدهد .کبوتر ناگهان احساس میکند ته شکاف سوراخی است که از سنگ ریزههای نرم تشکیل شده و او میتواند با پرها و دمش سوراخ را بزرگتر کند اما برای این کار به زمان نیاز داشت .او برای به دست آوردن فرصت و وقت کافی، با تیزهوشی به فکر میافتد که عقاب را با صبحت کردن و نقل قصههایی کوتاه و پر نکته و تمثیلی سرگرم کند .به این ترتیب کبوتر پنج داستان" :الاغهای یاغی"، "سار سالار و عقاب یا پشه و فیل"، "عقاب توی شیشه"، "فرق بین جنگ و صلح "و "موش خرمایی و پلکان "را برای عقاب تعریف میکند و بی وقفه سوارخ را گشاد میکند و سرانجام نجات مییابد . کبوتر با این کارش به عقاب ثابت میکند که برخلاف ادعای عقاب، هوش و ذکاوت کارسازتر از زور و قدرت است .پنج داستان فوقالذکر بخش اصلی و عمده کتاب را تشکیل داده و متضمن مفاهیم و پیامهای آموزنده اخلاقی و انسانی در قالبی تمثیلی هستند .