سه دانه سیب
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14 - مجموعهها
کتاب حاضر از مجموعه «قصههای مامانبزرگ» و داستانی است که با زبانی ساده و روان برای کودکان و نوجوانان نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «سلطانی بود سه پسر داشت که هر سه نفر شجاعتر جوان و لایق جانشینی او بودند. چون این سه پسر هم زیر دست معلمین و آموزگاران و دانشمندان یکجور تربیت شده بودند، این بود که از هر جهت کسی نمیتوانست بین آنها فرق بگذارد. البته روی قاعده معمولاً جانشینی سلطان به پسر بزرگتر میرسید. ولی عدهای هم بودند که میگفتند بزرگی و کوچکی به سن و سال نیست».