سرهنگ و پرندگان
نمایشنامة حاضر، در یازده صحنه روایتی است از بیماران روانی یک آسایشگاه در دوران جنگ بالکان که با تشویق سرهنگی، سعی در نجات خویش داشته و پیامهایی به وسیلة پرندگان، به نقاط مختلف جهان میفرستند. سرهنگ با تمرینهای سختگیرانه، روح زندگی را بار دیگر در بیماران دمیده و آنان را تشویق به ترک آسایشگاه میکند. پس از سکنی گزیدن افراد آسایشگاه در کنار خیابانی در استراسبورگ، تمرینهای نظامی همچنان ادامه مییابد و حتی مرگ سرهنگ هم باعث برهم خوردن آن نمیشود. تا این که آرامآرام مردم ساکن شهر هم به آنان میپیوندد و با این گروه اندک، همراه و همصدا میشوند.