کتابخانهی ارواح
داستانهای آمریکایی - قرن 21م. / داستانهای کودکان (آمریکایی) - قرن 21م.
من میتوانم با مردهها حرف بزنم... کاملاً حقیقت دارد. وقتی 9 ساله بودم، پدر و مادر مردند و من به نیویورک فرستاده شدم تا با عمویی که نمیشناختم، زندگی کنم. شاید پیش خودتان فکر کنید، پس حداقل یتیم نیستی؛ اما میدانید، من قبل از این اتفاق، حتی عمو مونتی را ندیده بودم و پدرم هم آن قدر رابطه محکمی با او نداشت که بخواهد من را به او بسپارد. در واقع، آنها از هم متنفر بودند؛ اما پدر و مادرم از کجا باید میدانستند که قرار است قطارشان با یک قطار دیگر تصادف کند و زندگی آنها و صدها نفر دیگر به پایان برسد.