نگهبان باغوحش
باغ وحش - داستان / داستانهای حیوانات / داستانهای تخیلی
آقای «رجنالد»، نگهبان باغوحش است و به همة حیوانات صبحانه، نهار، عصرانه و شام میدهد. یک روز که او در حال غذا بردن برای قفس میمونها بود، میمونها کلید قفسها را از جیب او دزدیدند و همة حیوانات را آزاد کردند. آقای رجنالد و بازدیدکنندگان باغوحش، از ترس حیوانات به یک قفس پناه بردند. هنگام عصر که حیوانات از بازیگوشی خسته شده بودند، زیر یک درخت خوابیدند. آقای رجنالد هم به آرامی بیرون آمد و کلیدها را برداشت و عصرانة هر حیوان را طوری روی زمین چید که تا داخل ففسهایشان ادامه داشت. حیوانات وقتی از خواب بیدار شدند، از گرسنگی زیاد به سمت قفسهایشان رفتند و نگهبان هم در قفس همگی آنها را دوباره بست. داستان تخیلی حاضر برای کودکان گروه سنی «ب» و «ج» تهیه شده است.