ماهی که توتفرنگیها سرخ میشوند
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
«ماهی که توتفرنگیها سرخ میشوند»، داستان پسری است که اول ماهی که توتفرنگیها سرخ میشوند، به دنیا میآید؛ و دربارة وضعیت بد و زندگی او سر کارش، و پدر و مادرش است تا این که وی درست اول ماهی که توتفرنگیها سرخ میشوند، زیر ماشین له و لورده میشود. این کتاب شامل مجموعه داستانهای کوتاه از نگارنده است و نام برخی از آنها عبارتاند از: نقاب؛ گم میکنی که پیدایت کنم لابد، ماهی که توتفرنگیها سرخ میشوند، آهنگ نامتوازن یک روح، دست در دست بچهاش توی پیادهروهای کثیف، تریلوژی شیطان، و فردا نیاید و رعنا بیاید، از جنگ تا همهچیز.