هنوز هم میخندم
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب، رمانی تلخ و اجتماعی درباره زنی است که بهدلیل خماری و اعتیاد در قتل همسرش، «سهیل»، همکاری میکند؛ اویی که همچون خورهای از 19سالگی نابودش کرده بود. در این میان تنها درد دوری از پسرش، «میثاق»، بر دلش سنگینی میکند. دردی که پس از بریدن 15سال حبس، بیشتر و بیشتر میشود. حال، او برای آرام کردن خود و رساندن واقعیت به گوش پسرش، شروع به نوشتن سرگذشتش میکند... .