تانگو
داستانهای فارسی - قرن 14
این کتاب، داستانی فارسی در ژانر اجتماعی است. «مریم» که از دست «ماکان»، «مجید» و «سیاوش» عصبانی است به همراه «صبا» به دل جاده میزنند و گوشیهایشان را از دسترس خارج میکنند، وقتی به غروب نزدیک میشوند تصمیم میگیرند که به خانه بازگردند، اما راه را گم میکنند. صبا، اصرار میکند که با مجید تماس بگیرند اما مریم نمیپذیرد. تااینکه در سیاهی شب مرد جوانی را در جاده میبینند که درحال تعمیر ماشیناش است، مریم از مرد جوان نشانی محله قدیم «سلیمون خان بابا» را میپرسد و... .