یه کلاه گرم و نرم!
داستانهای حیوانات
کتاب مصور حاضر، داستانی با شخصیتهای حیوانی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «در یک روز برفی، جوجه تیغی از خواب زمستانیاش بیدار شد و آن قدر سردش بود که دیگر نمیتوانست بخوابد، یک دفعه یک بستة رنگارنگ جلوی پایش افتاد که رویاش نوشته بود برای جوجه تیغی کوچولوی عزیز. در بستة یک کلاه قرمز گرم و نرم بود، اما کلاه به تیغهای او گیر کرد و بزرگترشد. او تصمیم گرفت کلاه را دوباره کادو کند و به دوستش خرگوش کوچولو بدهد».