رویاهای رنگی یک کور مادرزاد
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
«پویا»، دانشجوی جوان نابینایی است که وقتی برای اولین بار در تجمع اعتراضی دانشجویان شرکت میکند از پلهها میافتد و به سرش ضربه میخورد؛ با این ضربه رؤیاهای رنگی پویا شروع میشود، رؤیاهایی که ردپایی از گذشتهی دور پویا در خود دارد. او که در میان شلوغیِ اعتراضات عاشق «آیتک»، خواهر صمیمیترین دوستش شده از ورای این خوابها و اتفاقاتی که بعد از آن میافتد نسبت به گذشته، اطرافیان و پدر و مادر خود دچار شکوتردید میشود... . این رمان با اشاره به برخی حوادث پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 و حوادث کوی دانشگاه در سال 1378، تشابه و تفاوت خاستگاههای بنیانهای فکری و آرزوها و آرمانهای دو نسل از جوانان ایران را به چالش میکشد.