کلاغ عجول
کتاب مصوّر حاضر، داستانی از مجموعة «قارقاریها» در قالب شعر کودکانه است. این قصّه با هدف نمایش عاقبت عجله برای گروههای سنّی (الف) و (ب) تدوین شده است. در این داستان آمده است: کلاغ سیاه برای شکار ماهی حوض مادربزرگ آماده میشود، امّا مادربزرگ متوجّه میشود و کلاغ مجبور به فرار میشود. کلاغ سیاه از شکار دست برنمیدارد و همین که میخواهد صابون مادربزرگ را بردارد، صابون از نوکش لیز میخورد و کلاغ بینصیب میماند. او ماجرا را برای دوستش تعریف میکند و میفهمد که باید قبل از هر کاری فکر کند و تصمیم درست بگیرد و با عجله رفتار نکند.