کوچ
در این مجلد از مجموعة «قصههای بچههای شیطون» حکایت دخترک عشایری به نام «کوچ» بازگو میشود؛ دخترک دربارة زمان کوچ و مسیری که طی میکنند تا از سردسیر به گرمسیر برسند، صحبت میکند. فصل تابستان پایان یافته و جای خود را به فصل پاییز داده است. عشایر به راه میافتند تا به مکانی گرمسیر برسند. «کوچ» نیز به همراه خانوادهاش به سمت کوههای سبز به راه میافتد و در میان راه تبدیل به پرندهای میشود. تا این که سرانجام همگی به دامنة کوه سبز میرسند.