سبد سفارش شما خالی است!

"حکایت گات" داستان دختر کوچکی با نام "کوسوم" است که در خردسالی با مردی ازدواج کرده و تنها پس از مدتی کوتاه و در هشت سالگی بیوه شده و نزد خانواده‌اش بازمی‌گردد. درست در همین زمان راهب جوانی در معبد روستای آن‌جا ساکن شده و همگی را ارشاد و راهنمایی می‌کند. کوسوم نیز به خیل طرفداران وی پیوسته و همیشه در صف اول نشسته و به سخنان او گوش سپرده و علاوه بر آن، پس از جلسه نیز با راهب به گفت‌وگو می‌نشیند. پس از مدتی کوسوم دیگر در جلسات شرکت نکرده و شب‌ها نیز به سراغ "سانیاسی" نمی‌رود. روزی سانیاسی پی او فرستاده و علت را جویا شده و زمانی که متوجه می‌شود کوسوم به وی علاقه‌مند شده، از او می‌خواهد تا عشقش را به فراموشی بسپارد. کوسوم در پی این درخواست به سختی رنجیده شده و خود را به دست آب‌های خروشان رود گنگ می‌سپارد. کتاب حاضر از ده داستان کوتاه از نویسنده‌ای هندی با عنوان "حکایت گات"، "یک معامله"، "زندگی و مرگ"، "شوبا"، "مجازات"، "درمیانه‌ی شب"، "نعمت بینایی"، "خانواده‌ی از هم پاشیده"، "هیمانتی" و "نامه‌ای از طرف یک زن به همسرش" تشکیل شده است.