ماجراهای جنگل افرا
در کتاب حاضر، سه داستان کوتاه با عناوین "گنجشک مغرور"، "ماجرای بسه و کمه "و "هدهد دانا "برای گروه سنی "ب "و "ج "به طبع رسیده است .در نخستین داستان، ماجرای کرم خاکی کوچولویی روایت میشود که چون سر از خاک بر میآورد دنیای بیرون را شگفتانگیز مییابد .او از این که این همه زیباییها را میبیند دچار غرور میشود و با خود میگوید به راستی من یک مارم زیرا کرم خاکی هرگز نمیتواند این همه شگفتی را ببیند .او سپس خود را شیر و در پی آن خود را یک فیل پر زور تصور میکند .در این هنگام گنجشکی که نظارهگر اوست او را شکار میکند و میخورد، سپس با خود میگوید من بسیار قوی هستم، زیرا یک کرم خاکی را خوردم که هم مار بود هم شیر و هم فیل .گنجشک نیز بدین ترتیب، دچار غرور بیش از اندازه میشود تا این که دوستش کلاغ به نزد او میآید .کلاغ ابتدا حرفهای گنجشک را شوخی تلقی میکند، اما گنجشک همچنان بر حرفهای خود اصرار میورزد . کلاغ او را ترک میگوید، اما در این هنگام قرقی از راه میرسد و گنجشک مغرور را شکار میکند .