ناجیان نیمات: (نیمات آتش)
داستانهای فارسی - قرن 14
«تتیس»، دختری عجیب است که به ترفند مادربزرگش از سرزمین محبوبش به عمارتی عجیب در شهر فرستاده میشود و قسمتی از دوران کودکی تا اوایل جوانی را در این عمارت سپری میکند؛ اما ناگهان مادربزرگ او را که قهرمان سه رشته ورزشی رزمی است به بوتهزار فرامیخواند و در آنجا او با واقعیتی روبهرو میشود. تتیس درمییابد که یک آدمیزاد نیست و دختری دورگه از سرزمین موازی دیگر است؛ سرزمینی به نام «نیمات» که صد سال است «اهریمن» با شکست پادشاه «نور» بر آن تسلط یافته است. او متوجه میشود که خواهرش در سرزمین نیمات به دست اهریمن اسیر شده و به همراه خواهرزادهاش و دو تن از دوستانش راهی آن سرزمین میشود ... .