موش تنها

موش تنها

"موشی" به همراه پدر، مادر و برادر بزرگش در چمنزاری زیبا زندگی می‌کرد. یک‌روز صبح پدر و برادر "موشی" برای مدتی به جنگل دوری رفتند تا برای فصل زمستان گردو جمع کنند. با رفتن آن‌ها "موشی" خیلی تنها شد و دیگر همبازی نداشت. یک روز وقتی مشغول بازی بود چشمش به کفشدوزک کوچکی افتاد. آن را گرفت و به خانه برد. مادرش با عصبانیت گفت کفشدوزک را آزاد کن، الان مادرش منتظر او است. اما موشی، کفشدوزک را داخل یک شیشه انداخت تا با او بازی کند و تنها نباشد. فردا صبح موشی قبل از آن که با کشفدوزک بازی کند، به چمنزار رفت تا برای صبحانه‌ی کفشدوزک از روی برگ‌ها کمی شته جمع کند. وقتی در حال جست‌وجو بود ناگهان داخل گودالی افتاد و درون آن زندانی شد درست مثل کفشدوزک بیچاره که در شیشه زندانی شده بود.

قیمت چاپ: 500 تومان
نویسنده:

شراره شیرودی

ناشر:

شیرودی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1386

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789649531915

محل نشر:

تنکابن - مازندران

نوع کتاب:

تالیف