فرود عقاب
داستانهای علمی / داستانهای تخیلی
"استنلی" هنگام بازی اطلاعیۀ مهمی را از تلویزیون شنید. قرار بود یک هفته بعد مسابقۀ بادبادک بچهها، با سه جایزۀ بزرگ برگزار شود. استنلی بلافاصله تصمیم گرفت که در این مسابقه شرکت کرده و برنده شود. او بادبادکی ساخت، سپس بیرون رفت تا کمی تمرین کند. اما آنقدرها که فکر میکرد، کار راحتی نبود. وقتی به خانه بازگشت، "دنیس" ـ ماهیاش ـ به او یادآوری کرد که برای یادگیری هرکاری باید بسیار تمرین کند. اما نظر استنلی اصلا این طور نبود، او تصمیم گرفت از یک عقاب به جای بادبادک استفاده کند. سپس به همراه دنیس و با کمک کتاب دانستنیهای شگفتانگیز توانست اطلاعات مهمی دربارۀ عقابها و نحوۀ پرواز آنها به دست آورد که نظرش را تغییر داد. سپس با استفاده از اطلاعاتی که به دست آورده بود، بادبادک جدیدی ساخت و با تمرین بسیار در مسابقه اول شد. کتاب برای گروه سنی "ب" تالیف شده و با اطلاعاتی دربارۀ "عقاب" و صفحۀ سرگرمی همراه است.