سبد سفارش شما خالی است!

الاغ کوچکی به همراه دوستانش در یک چمنزار زندگی می‌کرد. او می‌خواست به هر طریقی به گرگ تبدیل شود. دوستانش به تعجب می‌گفتند: حالا چرا می‌خواهی یک گرگ باشی؟ گرگ بدجنس است. ما نمی‌خواهیم در چمنزارمان گرگ وجود داشته باشد. اما الاغ کوچک در جواب می‌گفت: اگر من یک گرگ بودم همه از من می‌ترسیدند و هیچ‌کس نمی‌توانست مزاحم ما شود. بدین ترتیب الاغ کوچولو تمرین می‌کرد تا مانند گرگ‌ها زوزه بکشد، اما باعث به وجود آمدن صدایی می‌شد که نه صدای الاغ بود و نه صدای گرگ. تا این که یک شب گرگی به چمنزار حمله کرد.