گورخر گم شده
داستانهای حیوانات / گورخرها - داستان
داستان این کتاب به معرفی تفاوت فصل تابستان با دیگر فصلها و تغییرات آن برای کودکان میپردازد. گله گورخر در مزرعه خربزه میچریدند که ناگهان صدای دادوبیداد آدمها و صدای پارس سگ بلند شد. گورخرها از ترس پا به فرار گذاشتند، «کولان»، گورخر کوچولو، خسته شد و از گله جا ماند و از ترس و تنهایی آنقدر گریه کرد تا خوابش برد. کولان صبح زود بیدار شد و ترسانترسان بهطرف علفزار راه افتاد تا شاید گله را پیدا کند و... .