دلنامههای غریبی
نثر فارسی - قرن 14 / شعر فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، مجموعهای است از شعر و نثر ادبی که در دو بخش «تردید» و «حسرت» تدوین گردیده و بیانگر احساسها و افکار نگارندة آن است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: «هرشب مرور میکنم نگاههای روزمره را هرگز ندیدهام، حکایتی تازه مثل دل بستن، انگار همه بیگانهاند با عشق که بردهاند از یاد لحن التماس نگاه پرندة بالشکسته را. دگر کسی مرهم نمیبرد برای زخمهای کهنه قناریها. غریب، غریبتر میشود و درمانده، درماندهتر در غربت صدای شعر من. نالهناله آب میشود. دریغ! در این کرانة بیمهر پرتو خورشید هم بیفروغ است. باید رفت که نشستن یعنی غفلتی برای طعنهزدن».