بافته موی مادربزرگ
داستانهای آلمانی - قرن 21م.
این کتاب، داستانی آلمانی و طنزآمیز به قلم «آلینا برونسکی» است. این داستان درباره پسری است که وقتی 6ساله بوده و با عشق هم آشنایی داشته در مهدکودک در روسیه پشتِسرهم عاشق سه مربی شده است. گاهی هم همزمان عاشق چند نفر بوده است. در ساختمان 9طبقهای که قبل از مهاجرت در آن زندگی میکردند، دختری زیر 18سال نبود که دستِِِِکم مدتی به او نظر نداشته باشد. وقتی مادربزرگ در خیابان متوجه نگاههای نوهاش به موج دامنها و دُماسبی آنها میشد، دستش را جلوی چشمهایش میگرفت و میگفت: «چشمهات درنیاد! هیچوقت یکی از اینها نصیبت نمیشه»، و... .