افسانههای اوکراین: تاریخچهی ادبیات اوکراین و سیری در افسانههای آن
افسانهها و قصههای اوکراین - ادبیات نوجوانان
کتاب حاضر گزیدهای از داستانها و افسانههای اوکراینی است. داستان در چهار بخش با عنوان قصههای حیوانات، قصههای سحر و جادو و قصههای اخلاقی و حکایات و لطایف آمده است. ترجمة مقاله کوتاهی دربارة تاریخ ادبیات اوکراین در آغاز درج شده و پس از مقایسهای بین روایتهای قصه «خیر و شر» ایرانی (هفت پیکر نظامی) و اوکراینی گنجانده شده و در ادامه بین افسانهها ارائه شده است. در افسانة «تِلِسیک» آمده است: زن و مردی در روستای دور زندگی میکردند که فرزندی نداشتند. روزی مرد به خواست همسرش گهوارهای ساخت. زن چوبی در گهواره گذاشت و تا صبح لالایی خواند و گریه کرد. صبح روز بعد آنها در گهواره کودک زیبایی دیدند و او را تِلِسلیک نامیدند. تِلِسیک پر زور و بزرگتر میشد و مادر برای او هر روز غذا میآورد و او را صدا میزد. روزی مار بزرگی صدای مادر را تقلید کرد و تلسیک را گرفت و برای خوردن به خانهاش برد. تلسیک توسط مرغابی نجات پیدا کرد و نزد پدر و مادرش بازگشت.