چوچی
داستانهای تخیلی / عواطف در کودکان
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: ««بابک» مثل همیشه توی بالکن مشغول بازی و آویزان شدن از نردهها بود. مادر سفرها به دست از آشپزخانه بیرون آمد. سرش را بالا آورد که بچهها را صدا بزند تا بیایند پایین در انداختن سفره کمکش کنند. «بابک» که خودش را سروته از نردهها آویزان کرده بود، جستی زد و آمد داخل اتاق. «آیلار» گوشه اتاق، با یک چادر و چند بالش، خانه کوچولویی برای خودش ساخته بود و با «ماه تکین»، عروسکش مشغول حرف زدن و بازی کردن بود».