شورش خرگوشها
داستانهای حیوانات / داستانهای کودکان و نوجوانان
گرگ شاه، دشمن خرگوشهای دمپنبهای است. او پس از آن که همۀ آنها را به خیال خود نابود میکند، اسم خرگوشها را از همۀ کتابها خط میزند و از میمون عکاس میخواهد عکسهای بسیاری از او بگیرد تا فقط عکسهای گرگ شاه، سراسر جنگل و در و دیوار خانهها را بپوشاند. اما هربار که میمون عکس میگیرد، تصویر خرگوشی در گوشهای از آن به چشم میخورد. عکاس و وزیر شاه سعی در از بین بردن و پاک کردن تصویر خرگوشها دارند. اما در هر عکس تعداد خرگوشها بیشتر و بیشتر شده و گهگاه در گوشه و کنار سرزمین و حتی قصر گرگ شاه هم دیده میشوند. بالاخره روزی که گرگشاه روی تخت پایهبلند خویش نشسته و دستور داده میمون باز هم از او عکس بگیرد ناگهان ارتش خرگوشها ظاهر شده و شروع به جویدن پایههای تخت میکنند. گرگشاه از بالای تخت سقوط کرده میمیرد. خرگوشها دوباره بازمیگردند و دنیا باز هم غرق در روشنایی خورشید میشود. کتابچۀ حاضر، مجلد 27 از مجموعۀ "رمان کودک" است.