ما دختران روزهای سختیم
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی ایرانی و داستان زندگی دختری است که از عمق وجودش زخمخورده است. او با ترس از دست دادن کسانی که دوستشان دارد، زندگی کرده و بزرگ شده است. آرزوهایی داشته که هرگز به آنها نرسیده است. دختری که مهر پدر ندیده و در اوج ترس بزرگ شده است. این دختر با هزاران غصه همیشه در زندگی خندیده است و سعی کرده که شاد باشد. در داستان میخوانیم:« شنبه صبح خانم «محسنی» آمد سر کلاس و از اردوی سهشنبه صحبت کرد. خیلی مشتاق بودم که به این اردو بروم. اما راضی کردن پدر و مادرم کار بسیار سختی بود».