فریادها
داستانهای فرانسه - قرن 20م.
کتاب روایت خاصی از جنگ جهانی اول را ارائه میدهد، که اصطلاحا «جنگ بزرگ» هم نامیده میشود. کتاب بازتاب دردها و زمزمههای بیرمغ سربازانی فرانسوی است که آوایشان در میان صدای مهیب بمبها هیچگاه به گوش دیگران نمیرسد. ماریوس، بوریس، ریپول، رنیه، باربونی و... توی سنگرها پناه میگیرند، خودشان را با شروع حمله در گودالها میاندازند، نشانه میگیرند و این لحظات را هیچوقت فراموش نمیکنند. کمی جلوتر، یک شیمیایی در حال مرگ است. از دوردست، فریادهای وحشتناک سربازی دیوانه را میشنوند که نامش را مرد خوکی گذاشتهاند. سربازی آلمانی که راهش را گم کرده است، از سنگر آنها سردرمیآورد. او را اسیر میگیرند ولی بعد از مدتی باربونی به صورتش شلیک میکند و او را میکشد. جنگ ادامه دارد، سربازان زخمی میشوند، میمیرند، به مرخصی میروند ولی تمام لحظههای جنگ روایت مجسمی است که همیشه و همهجا در ذهنشان میماند.