درآمدی بر اندیشه لویناس
امکان مواجهه با غیر، هم به معنای اخلاقی و هم به معنای هرمنوتیکی، شالودهی اندیشهی "لویناس" است. لویناس میگوید که فلسفهی غرب به این که من با چیزی مواجه میشوم که از بنیاد، غیر از من است، عنایت نداشته زیرا همواره جویای آن بوده است که غیر را از آن خود کند و تهدیدی را که غیر، پیش میآورد خنثی سازد. در نزد لویناس، تفسیر، شکلی از مواجهه با غیر است و درست همانطور که متون، پیامهای ساده و صریح بیان نمیکنند، مواجهات اخلاقی هم مجموعهی ثابتی از قواعد را که بر رفتار اخلاقی حاکم شود، به دست نمیدهند. اخلاق از دیدگاه لویناس راهی برای معرفت به درست و نادرست و خیر و شر، پیش پا نمیگذارد: اخلاق به زعم وی، محل تماس با چیزی است که به اساسیترین صورت در برابر من عرضاندام میکند و از این رهگذر، هویت فرد و رابطهاش با جهان، در معرض تردید قرار میگیرد. پاسخ یا واکنش فرد به این مواجهه، ماهیت اخلاقی وی را مشخص میکند. پس نتایج مواجهات هرمنوتیکی و اخلاقی، از پیش به طور دقیق، رغم نخوردهاند. آنها در خود مواجهه صورت میبندند. آنچه در نوشتههای لویناس، بیش از همه به چشم میخورد، تاکید بر اخلاق به عنوان نوعی به پرسش گرفتن سوژه است نه راهحلی برای مسائل او. کتاب حاضر در پنج فصل، به اندیشههای "امانوئل لویناس" ـ از فیلسوفان فرانسوی قرن بیستم ـ اختصاص یافته است. بر این اساس، فصل نخست کتاب به آثار لویناس در زمینهی پدیدارشناسی که در دهههای سی و چهل منتشر شده، اختصاص یافته است. در فصول دوم و سوم آثار اصلی لویناس یعنی "تمامیت و نامتناهی" و "ماسوای هستی یا فراسوی ذات" بررسی گردیده است. فصل چهارم دربارهی متونی است که لویناس دربارهی مضامین دینی و یهودی نوشته است. فصل پنجم نیز که "لویناس و خوانندگانش" نام دارد، نشان میدهد که چگونه میشود مدل گشودگی یا پذیرندگی متن را دربارهی نوشتههای خود لویناس نیز به کاربست.