نهنگی که یونس را خورد هنوز زنده است
داستانهای فارسی - قرن 14
نویسنده در رمان حاضر زبان طنزآلود و رواییاش را حفظ کرده و درباره مردی مینویسند که جهان بر او تنگ آمده. او در یک کتابخانه عمومی کار میکند؛ کتابخانهای فقیر، کممراجع، خاکگرفته و درعینحال در حال پوسیدن. او باید فرمایشات همکاری را هم که مدام در حال تنگتر کردن این فضاست تحمل کند در کنار خاکِ پارکی که حوالی کتابخانه است، تنهایی و بیکتابی کتابخانه و از آن مهمتر، جهانی که مملو از جنون شده است. در این فضا روزی دختری برای گرفتن کتاب وارد این کتابخانه میشود اما ماجرا آنجوری که احتمالاً فکر میکنید پیش نمیرود.