از تیله کوه تا موصل: تاریخ شفاهی به روایت محمد خوشنیت
خوشنیت، محمد، 1338 - خاطرات / جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - آزادگان - خاطرات / سرداران - ایران - خاطرات
در بین راه، پلیسها مینیبوس را نگه داشتند و شروع کردند به تفتیش مسافران. آن روز برادرم امیر همراهم بود. به فکر رفتم چکار کنم که لو نرویم. مقداری وسایل حمام مانند لنگ، کیسه، حوله حمام را هنگام رفتن در حیاط خانه خیس کرده و با خودمان برده بودیم. همانها را داخل ساک کردیم و وانمود کردیم که از حمام بر میگردیم؛ بنابراین مأمورین همه ساکها را گشتند، اما با دیدن لنگ و کیسه حمام خیس، رغبت نکردند دست به ساک ما بزنند و ما هم با موفقیت، اعلامیهها را به مقصد رساندیم.