عاشقتم همیشه
عشق مادرانه - داستان
کتاب مصوّر حاضر، داستانی آموزنده برای مخاطبان گروه سنی (ب) است. نگارنده سعی دارد در این داستان عشق مادرانه را به تصویر بکشد و مخاطبان میآموزند قدر محبّتهای مادرانشان را بدانند. در این داستان پسر کوچولویی تازه به دنیا آمده و مادرش او را در آغوش میگیرد و این آواز را برایش میخواند: «من زمینم، تو هستی؛ درخت و باغ و بیشه/ تا وقتی زنده هستم؛ عاشقتم همیشه.» پسر دوساله، نه ساله، نوجوان و جوان میشود، اما در تمام طول زندگیاش، مادرش شبها در حالی که خواب است او را در آغوش میگیرد و برایش شعر میخواند. تا اینکه یک روز مادر به پسرش که مرد جا افتادهای شده زنگ میزند و از او میخواهد به دیدنش برود. پسر به دیدن مادرش میرود. مادرش را در آغو میگیرد و شعر دیگری برای مادرش میخواند با این مضمون که از این به بعد نوبت اوست تا از مادرش مراقبت کند. پس از آن به سراغ دختر کوچکش میرود و شعری که مادرش از بچگی برایش میخواند را زمزمه میکند و کودکش را در آغوش میگیرد.