نامهی شاهپور و آهوانش (یک حکایت)
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «روزی که از نیویورک راه افتادم رنگ هوا معلوم نبود؛ افتاده بود روی هراسی که داشتم با خودم میبردم؛ یعنی نه هراس صدمهای که فکر میکردم منتظرم بود نه خود صدمه؛ یعنی معلوم نبود نه هوا و نه هراس و نه صدمه. همین هم باعث شد سواری فرودگاه عوضی برود».