ترانههای عاشق غریب
شعر فارسی - قرن 14
اوالونا، ساکن شهر کوچک سانتاآگوا، همچون شهرزادی لاتینی به روایت قصههایی میپردازد که از گمنامترین افراد تا نامدارترین مردان سیاسی را دربر میگیرد؛ از دخترکی روستایی که در محاصرة سیل، در مقابل چشم میلیونها بینندة تلویزیون جان میبازد تا دیکتاتور شیلی. اوالونا مانند روحی لاتینی در همهجا حضور دارد، از میخانهای حقیر تا کاخ افسانهای دیکتاتور. او روایتش را با این لحن به پایان میبرد: «و شهرزاد همانگونه که داستان میگفت، چشمش به نخستین پرتوهای سحرگاهی افتاد، و از سر احتیاط لب از سخن فرو بست.» کتاب شامل نوزده داستان کوتاه و جذاب است که عنوان برخی از آنها عبارتاند از: قصر خیال؛ رازنامههای عشق؛ جایگاه شایسته؛ دو ورد؛ توسکا؛ همسر قاضی و... .