حقوق بینالملل دیالکتیک ارزش و واقعیت
حقوق بینالملل
دیالکتیک میان «نظم» و «عدالت» که بایست در عالم واقع به سنتز «نظم عادلانه» منتهی شود، کم و بیش در تمام نظامهای حقوقی مطرح بوده و هست. اصولا هر نظام حقوقی تلاش میکند تا ضمن حراست از وضعیتهای استقرار یافته و تامین امنیت در روابط حقوقی، از تحقق عدالت، که توجه ویژه به وضعیتها و موقعیتهای خاص را ایجاب مینماید، نیز غافل نماند. قابلیت انعطاف هر نظام حقوقی در مواجهه با وضعیتهای عینی و به ویژه انعکاس نابرابریهای موجود در صورتبندی و اجرای قواعد حقوقی، از یک سو ضامن ایجاد موازنه در ثبات و پویایی آن نظام بوده و از سوی دیگر زمینة ظهور کارکردهای اجتماعی نظام حقوقی را فراهم میآورد. رابطة دیالکتیکی میان نظم و عدالت، در زمینة نظام حقوق بینالملل نیز مصداق دارد. نگارنده در کتاب حاضر، کوشیده است تا از منظر مکاتب حقوق طبیعی و حقوق موضوعه، تاثیر مبانی در منابع حقوق بینالملل را تحلیل نموده و ریشة اصلی بحران در منابع حقوق بینالملل را ـ آشکار سازد. کتاب دارای سه بخش با این عناوین است: حقوق طبیعی: حقوق بینالملل به عنوان نظام ارزشی؛ حقوق وضعی. حقوق بینالملل، تجلی واقعیتهای موجود؛ و دیالکتیک ارزش و واقعیت در حقوق بینالملل.