پسماندههای یک تصویر
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان درباره زنی به نام «رؤیا» است که بر اثر اتفاقی که خودش هم نمیداند چیست چشمش ورم کرده است. همسرش «امیر» فکر میکند که شاید به خاطر استفاده مواد آرایشی غیراستاندارد دچار این حادثه شده است. امیر به هنگام رفتن به محل کارش برای رؤیا نوبت دکتر میگیرد و از طرفی ماجرا را برای مادر رؤیا نیز تعریف میکند، رؤیا از این کار امیر ناراحت میشود و... .