سبد سفارش شما خالی است!

کوتوله ـ با بیست و شش بند انگشت قد ـ جزء خدمه‌ی شخصی پادشاهی در قرن شانزدهم در ایتالیا است. او همه‌چیز را می‌بیند و با کینه‌ی شدیدی که از مردم عادی در ذهن دارد، همه‌چیز را بی‌هیچ گذشتی محکوم می‌کند. از آن‌جا که می‌خواهد دلقک جلوه نکند، هرگز نمی‌خندد و همه‌ را به جز ارباب خود تحقیر می‌کند و هیچ‌کس از زبان تلخ او در امان نیست. کوتوله کینه‌ای شدید نسبت به شاهدخت "تئودورا" احساس می‌کند و کم‌ترین انحراف این زن سبک‌سر را یادداشت کرده و او و معشوق‌هایش را زیر نظر دارد. او مراقب حرکات و رفتار تمامی اعضای دربار است. سخنان تلخ او غالبا درباره‌ی جامعه، دین و ظواهر فریبنده است. کوتوله بی‌هیچ ملاحظه‌ای عمل می‌کند؛ او که به خوبی به حساسیت‌های شاهدخت واقف است دون ریکاردو ـ معشوق او ـ را مسموم می‌کند. کوتوله به طور پنهانی عشق‌های مخفی اعضای دربار و حتی ارباب خودش را زیرنظر دارد. آنجلیکا ـ یکی از درباری‌ها ـ پس از افشای اسرار عشق‌ و به دنبال کشته شدن معشوق‌‌اش، خود را در آب غرق می‌کند. کوتوله‌ تا جایی پیش می‌رود که غیرمستقیم موجب مرگ شاه نیز می‌شود و همگی او را بلای الهی می‌نامند.