من همیشه تو بودم
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان روایت دختری است که فرزند ششم خانواده است و در روز عاشورا متولد شده است. او با مردی قطع نخایی از یادگاران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ازدواج میکند و روای در این داستان به شرح چگونگی زندگی با یک جانباز قطع نخایی به روایت اول شخص میپردازد. از تشنجهای پی در پی؛ از کتک خوردنهای ناخواسته؛ از نبودن حس مادر شدن در یک زن و از ایثارها و شرمهای مردانه یک مرد در این روایت سخن به میان میآید. حال یک اتفاق شیرین میتواند رنج سالهای زندگی این زن را کاهش دهد.