تلاش: داستانهای کوتاه از تولیدکنندگان تجیهزات پزشکی در ایران
در داستان «نگویید ایرانی است» میخوانیم: داخل بیمارستان قدم میزنم. میروم داخل بخش، سردر شیشهای بخش با خط قرمز نوشته: دیالیز. مریضها روی تخت دراز کشیدهاند. چهار الی پنج ساعت باید همینطور باشند تا خونشان تصفیه شود. هفتهای دو یا سه بار باید بیایند. اشک میدود گوشة چشمهایم. میگویند شما که رشتهتان مهندسی پزشکی است، چرا این دستگاه را داخل کشور خودمان نمیسازید؟ وسایلم را جمع میکنم. با خودم قرار میگذارم تا یاد نگرفتم برنگردم. دستگاه همودیالیز را تحویل وزارتخانه دادهام میرویم بیمارستان، مسئول پرستاری از پشت پذیرش میآید بیرون، میگوید: اینجا شرایط روحی بیماران حساس است. لطفا بهشان نگویید دستگاه ایرانی است، بگویید خارجی است. سر تکان میدهم. روی دستگاهمان به لاتین نوشتهایم: IROS. کتاب حاضر دربرگیرندة داستانهای کوتاه از تولیدکنندگان تجهیزات پزشکی در ایران است. عنوان برخی دیگر از داستانها عبارتاند از: رضایت؛ خط تولید؛ قرض؛ جادههای برفی؛ لعنت بر شیطان و خسته نیستم.